یک سال و هفت ماهگی ...
نمیدونم چه حسیه اما خیلی عجیبه ! این روزا یه وقتایی احساس میکنم با یک آدم بزرگ سر میکنم ،با آدمی که خیلی بیشتر از سنش میفهمه !!! قبلا بهت گفته بودم روزا بعد از اومدن تو خیلی زود میگذره ،اما الان دیگه سرعتش خیلی بیشتر شده و من یه وقتایی کم میارم ... کم میارم برای ثبت وقایع با تو بودن ... برای ثبت تمام احساس های زیبایی که با تو دارم ... برای ثبت تمام لحظاتی که پر میشم از حس زیبای مادر بودن ... برای ثبت تمام ثانیه هایی که بزرگی و عظمت خدا رو توی بخشیدن تو به خودم درک میکنم ... خیلی زود به زود تغییر میکنی ،دیگه داره یادم میره که یه وقتایی چقدر ضعیف و کوچولو بودی ... این روزا وقتی باهام مخالفت میکنی لذت میبرم از این همه رشد ...